باور اغلب ما این است که افرادی تصمیم به مهاجرت میگیرند که از شرایط کشور و خانه و زندگیشان ناراضی هستند. اما بعضی از افراد هم با وجود این که از زندگیشان رضایت دارند، باز هم کولهبار مهاجرت میبندند.
نمونهاش جبار پوربهمن است که در شیراز کسبوکاری موفق در حوزه ساختوساز و فروش آپارتمان داشت، اما با وجود این که دل پدر ۸۵ سالهاش راضی به مهاجرت او نمیشد، باز هم تصمیم گرفت کانادا را برای زندگی انتخاب کند.
شاید شنیدن دلیل او برای این کار برایتان جالب باشد. او دوست داشت موفقیت همسر و دخترش را ببیند، چرا که فرصت موفقیت زنان در کانادا بیشتر از ایران فراهم است.
در این مطلب که در رسانه خبری کانادا CBC منتشر شده، شما میتوانید داستان مهاجرت پوربهمن و خانوادهاش را بخوانید؛ از روش مهاجرت آنها تا شغل متفاوت پوربهمن و همسرش و تحصیلات دخترشان، راه متفاوتی که مادر و دختر برای پوشش خود انتخاب کردهاند و ماجرای حضور آنها در ایران درست زمانی که هواپیمای اکراینی حامل مسافران کانادایی در ایران سقوط کرد.
جبار پوربهمن یک کسبوکار موفق در ایران داشت ولی در کانادا، فرصتهای بیشتری برای موفقیت همسر و دخترش میدید.
چرا پوربهمن با وجود رضایت از زندگی در ایران، تصمیم به مهاجرت به کانادا گرفت؟
او از زندگی در ایران ناراضی نبود چون یک خانه زیبا، یک خانواده بزرگ و یک کسبوکار موفق در زمینه ساختوساز داشت. پس عجیب نبود که خوشحال و راضی باشد. با این حال، پوربهمن به نکته جالبی اشاره میکند و میگوید: «در ایران پول زیادی به دست میآوردم ولی پول برای من مهم نیست».
تصمیم ۵ سال پیش پوربهمن مبنی بر مهاجرت به P.E.I. از طریق برنامه نامزدی استانی، به خاطر یافتن فرصتهای بهتر برای خودش نبود. بلکه او این تصمیم را به خاطر خانوادهاش بهخصوص دخترش نرگس که موقع ترک ایران ۱۳ ساله بود و همسرش فرح جهاندیده گرفت.
او میگوید: «خانواده من اینجا خوشحال هستند و وقتی آنها خوشحال باشند من راضیام».
نرگس در ۱۳ سالگی به کانادا آمده و حالا میخواهد در رشته پزشکی تحصیل کند
پوربهمن فکر میکرد که نرگس میتواند در کانادا تحصیلات بهتری داشته باشد. نرگس که حالا ۱۸ ساله است، میخواهد پزشک شود.
او بعد از فارغالتحصیلی از دبیرستان Charlottetown Rural، به لندن انتاریو رفت تا به تحصیل در دانشگاه Western University بپردازد.
از ساختوساز و فروش آپارتمان در ایران تا کافهداری در کانادا
فرح جهاندیده، همسر پوربهمن که در شهر زادگاهش یعنی شیراز، سرآشپز بود، این روزها کافه Thomas-Martin را به همراه همسرش در Confederation Court اداره میکند. البته، آنها به اندازه کسبوکارشان در ایران پول درنمیآورند ولی کسبوکار خوبی دارند و از آن راضی هستند.
آنها از دوشنبه تا شنبه از ساعت ۷ صبح تا ۴ عصر کار میکنند و در حال آماده کردن و فروش سوپ، ساندویچ، مافین، قهوه و سایر غذاهای تازه هستند.
کسبوکار فعلی آنها کاملا متفاوت با کسبوکاری است که پوربهمن با ۲ برادر از مجموع ۷ برادرش در ایران داشتند. آنها در ایران، کار ساختوساز و فروش واحدهای آپارتمانی را انجام میدادند.
او با لبخندی بر لب میگوید: «اینجا همسرم رئیس من است».
در کانادا فرصتهای شغلی بیشتری برای زنان وجود دارد
پوربهمن و جهاندیده از ایران بد نمیگویند، ولی واضح است که در کشورهایی مثل کانادا، فرصتهای بیشتری برای زنان وجود دارد. براساس گزارش World Economic Forum’s 2017 Global Gender Gap، ایران از نظر اختلاف جنسیتی بین فرصتهای شغلی، از میان ۱۴۴ کشور جهان در جایگاه ۱۴۰ قرار دارد.
محدودیتهایی که در ایران وجود دارد و در کانادا خبری از آنها نیست
در ایران، تفکیک جنسیتی در مکانهایی مثل اتوبوس، ساحل و مدرسهها رایج است. زنان در مورد لباسی که میتوانند بپوشند و کارهایی که میتوانند انجام دهند، محدودیتهایی دارند.
جهاندیده میگوید: «کار کردن در کانادا راحتتر است چون در اینجا هر شغلی را میتوانید داشته باشید. ولی در ایران شغلهای خاصی برای زنان و شغلهای خاصی برای مردان وجود دارد».
خانواده پوربهمن در زمان سقوط هواپیمای حامل مسافران کانادایی در ماه ژانویه، در ایران بودند
ضمنا این زوج، کانادا را جای امنتری برای زندگی میدانند. آنها در اوایل ژانویه برای مدت ۲۰ روز در ایران بودند، آن هم درست در زمانی که هواپیمای حامل ۱۷۶ مسافر از جمله ۵۷ کانادایی، در فاصله کمی بعد از پرواز از فرودگاه در تهران، سرنگون شد.
آنها قرار بود روز بعد به کانادا برگردند.
دلتنگیهای پدرانه و پسرانه
با وجود این، پوربهمن میگوید که ترک کردن ایران برایش سخت بوده است. او دلتنگ پسر ۲۹ سالهاش است که با زبان انگلیسی مشکل داشته و فقط ۴ ماه بعد از مهاجرت به کانادا، برای پیدا کردن شغل بهتر به ایران برگشته است.
پدر ۸۵ ساله پوربهمن هم به او التماس کرده که در ایران بماند. او در این باره میگوید: «پدرم از مهاجرت من خوشحال نبود و به من میگفت نرو».
راه متفاوتی که مادر و دختر خانواده پوربهمن برای پوشش خود در کانادا در پیش گرفتند
تقریبا 5 سال است که این خانواده در پرنس ادوارد آیلند P.E.I. زندگی میکنند و با فرهنگ کانادایی و آزادیهای این کشور خو گرفتهاند. مثلا نرگس انتخاب کرده که موهایش را با روسری نپوشاند، در حالی که در ایران، پوشاندن مو با روسری برای زنان در مجامع عمومی اجباری است.
نرگس در این رابطه توضیح میدهد: «من فکر میکنم این کار ضرورتی ندارد و دوست دارم با مردم کانادا یکی شوم».
با وجود این، مادرش گاهی اوقات روسری سر میکند و میگوید: «من حجاب را دوست دارم، ولی دخترم دوست ندارد. این انتخاب اوست».
جهاندیده میگوید وقتی آنها تابستان چند سال پیش به Basin Head سفر کردند، اولین باری بوده که به ساحلی رفته که در آن، زنان در حضور مردان دیگر، اندام خود را نمیپوشانند.
مرد خوش خندهای که به انگلیسی صحبت کردن خود هم میخندد
آنها دوستان زیادی در P.E.I. پیدا کردهاند و چندین مشتری پروپاقرص و دائمی در کافه دارند. واضح است که هر دو شوخطبع هستند و پوربهمن زیاد میخندد، به خصوص به خودش، وقتی انگلیسی را درست صحبت نمیکند.
پوربهمن یک شوهر خوب و یک پدر عالی است
پوربهمن که زبان اول او زبان فارسی است، معتقد است که اگر بتواند زبان انگلیسی خود را تقویت کند، شاید به صنعت ساختوساز برگردد. ولی خانواده، همیشه اولین اولویت او در زندگی است. جهاندیده میگوید که به خاطر این ویژگی همسرش، همیشه قدردان اوست و اضافه میکند: «او یک شوهر خوب و یک پدر عالی است».
جهاندیده از زندگی در کانادا راضی و خوشحال است.