شبی که آنتونی مارکوس در سالهای جنگ سرد تصمیم گرفت از مجارستان فرار کند، پرده آهنین را کنار بزند و خود را به اتریش و بعد از آن به کانادا برساند، هرگز فکرش را نمیکرد که روزی، صاحب بزرگترین زمین کشاورزی کانادا باشد.
زمانی که او پایش به منیتوبا رسید برای سیر کردن شکم خود به کارگری در نانوائی پرداخت، اما تلاش شبانهروزی و برنامهریزی برای زندگی خیلی زود او را به این موقعیت رساند. مارکوس حالا صاحب بزرگترین مزرعه در کاناداست که با قیمت ۵۳ میلیون دلار برای فروش گذاشته شده است.
سال ۱۹۵۴، یک شب آنتونی مارکوس در نزدیکی مرز مجارستان و اتریش پنهان شد و منتظر دو دوست دیگرش بود که قرار بود به او بپیوندند و تلاش کنند تا از سلطه رژیم کمونیستی فرار کنند.
دوستانش هرگز دیده نشدند و مارکوس ۱۸ ساله خودش به تنهایی تصمیم گرفت پرده آهنین را کنار بزند. پرده آهنین نام بخشبندی مرزی اروپای پس از جنگ جهانی دوم و در جنگ سرد به دو بخش اروپای غربی و کشورهای عضو پیمان ورشو بود.
مارکوس بعد از عبور از میدانهای مین و نردههای سیم خاردار در دل شب به دویدن ادامه داد تا جایی که تاکستانهای اتریش را دید؛ جایی که در آن یک کشاورز او را پیدا کرد و به او شغلی پیشنهاد داد. از زمان فرار مارکوس تا مستقر شدن او در شهری کوچک در منیتوبا به اسم شهر لو په (Le Pas)، روندی مستقیم و سرراست در زندگی او طی شده است.
اما امروزه مارکوس و پسرش تونی، یکی از بزرگترین مزارع شمال ایالت را اداره میکنند. این مزرعه بین دو رودخانه در منطقهای به نام Carrot Valley قرار دارد. مزرعه Big Lake Angus دارای ۱۴ هزار و ۶۰۰ جریب مساحت و هزار گاو است.
مزرعهای به قیمت ۵۳ میلیون دلار
اکنون این مزرعه و دو مزرعه مجاور آن میتوانند مال شما باشند، البته به شرط این که شما ۵۳.۳ میلیون دلار پول داشته باشید. این سه مزرعه که در مجموع مساحت آنها ۲۴ هزار جریب است به عنوان بزرگترین قطعه زمین کانادا اکنون برای فروش به بازار عرضه شدهاند.
درک اندازه این زمین میتواند سخت باشد ولی مساحت زمین قابل دسترس، کمی کمتر از کل شهر ونکوور است. تونی با افتخار در مورد این مزرعه میگوید: «این مزرعه مثل پنکیک صاف و مسطح است. در گوشه به گوشه آن میتوانید زراعت کنید.».
او در این مزرعه دامداری میکند و غلات میکارد. دو مزرعه همسایه نیز فقط غلاتی مانند گندم، کانولا و جو دو سر میکارند.
بازار زمینهای کشاورزی چه وضعیتی دارد؟
در حالی که علاقمندی به بازار املاک و مستغلات مسکونی در کانادا افسانهای است، زمینها و مزارع وسیع که بخش کشاورزی را تشکیل میدهند معمولا در این بازار کمتر مورد توجه قرار میگیرند.
همچنین بر اساس دادههای اداره آمار کانادا، میانگین سنی مزرعهداران کانادایی در سال ۲۰۱۶، معادل ۵۵ سال بوده است. برخی تخمینها حاکی از این است که در ۱۵ سال آینده که این مزرعهداران بازنشسته میشوند، نیمی از کل مزارع آمریکای شمالی به مالکان جدید منتقل خواهند شد. این حجم از انتقال ثروت و سرمایه، بیسابقه است.
StatsCan برآورد کرده که در سال ۲۰۱۶ ارزش زمینهای کشاورزی و ساختمانهای کشاورزی در کانادا حدود ۴۲۸ میلیارد دلار بوده است.
فروختن مزرعه با سایر املاک فرق میکند
Darren Sander به عنوان مشاور املاک فعال در Saskatoon که در زمینه فروش مزارع بزرگ تخصص دارد، میگوید که فروش این مزرعه بسیار نزدیک است.
سندر میگوید: «یکی از چیزهایی که فروش مزرعهها را با فروش سایر املاک متفاوت میکند این است که وقتی یک مزرعهدار شما را برای فروش ملکش استخدام میکند، در واقع از شما میخواهد تا نتیجه یک عمر کار کردنش را بفروشید. برای یک مزرعهدار، مزرعهداری فقط شغل نیست، بلکه وجود او را تعریف میکند».
فروش چند مزرعه در قالب یک پکیج
در مورد مزرعه Big Lake Angus، این ایده سندر بود که چند مزرعه در کنار هم و در قالب یک پکیج به فروش برسند. سندر میگوید: «برای اینکه این مزرعه به ابعادی برسد که باعث شود کسی راه دوری را برای خرید آن طی کند، این کار را انجام دادیم».
به همین دلیل، او به سراغ همسایههای مزرعه مارکوس رفت تا ببیند که آیا هیچکدام از آنها قصد دارند همزمان مزرعه خود را بفروشند یا خیر. با وجود تعداد زیاد مزرعهدارانی که در این حوالی نزدیک به سن بازنشستگی هستند، دو نفر از مزرعهداران موافقت کردند که مزرعه خود را برای فروش به این مجموعه اضافه کنند.
البته، فروش این مجموعه مشروط بر این نیست که هر 3 مزرعه با هم به فروش برسند، ولی خریداران احتمالی که از راههای دور مانند بریتیش کلمبیا، انتاریو و آلاباما برای دیدن مزرعه اقدام کردهاند، به نظر میرسد که قصد خرید کل مجموعه را دارند.
در توضیحاتی که برای فروش این ملک قید شده، آمده است که قیمت درخواست شده بابت همه ساختمانها، خانهها، انبارها و همه زیرساختهای آن است. تجهیزات و دامها نیز در این لیست گنجانده شدهاند.
نوسان قیمت در بازار زمینهای زراعی
با وجود اینکه زمینهای زراعی به اندازه بازار داغ مسکن در تورنتو و ونکوور مورد توجه قرار ندارند، ولی مسیر افزایش قیمت آنها در یک مسیر یکسان قرار دارد. آمار منتشر شده توسط Farm Credit Canada نشان میدهد که از سال 2000، میانگین افزایش قیمت سالانه زمینهای کشاورزی ۸ درصد بوده است. در بعضی سالها مثلا سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳، افزایش قیمت به ۲۰ تا ۲۵ درصد در سال هم رسیده است. از آن زمان، نرخ افزایش قیمت به شکل قابل توجهی کند شده است.
در سال ۲۰۱۸ افزایش ارزش زمینهای زراعی به ۶ درصد در سال کاهش یافته است.
چرا زمینهای کشاورزی گران میشود؟
به گفته J.P. Gervais، اقتصاددادن ارشد کشاورزی، یکی از دلایل مهم افزایش قیمت زمین از سال ۲۰۰۵، بالا رفتن درآمد مزرعهداری است. او با اشاره به تغییر رژیم غذایی در هند و چین و افزایش درآمد جهانی، میگوید: «این افزایش درآمد را فقط به یک صورت میتوان توضیح داد و آن هم تقاضا برای مواد غذایی است».
با وجود این که تولیدکنندگان در چند سال گذشته تنش تجاری را احساس کردهاند، اما صادرات محصولات کشاورزی کانادا رونق گرفته است. گراویز با اشاره به این که چشمانداز این حوزه، همچنان قوی است، ادامه میدهد: «ما شاهد رکود در اقتصاد جهانی هستیم، ولی در زمینه تقاضا برای مواد غذایی، این رکود وجود ندارد».
البته، این واقعیت هم وجود دارد که در چند سال بعد از بحران اقتصادی سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹، زمین کشاورزی به یک دارایی ارزشمند تبدیل شد. در آن زمان، سرمایهگذاران به دنبال پناهگاه امنی بودند که دور از نوسانات بازار سهام باشد و زمینهای کشاورزی دارای چنین شرایط ایدهآلی برای آنها بودند. در آن زمان، عبارت «هر کس نیاز به غذا دارد» به یک جمله رایج در بین تحلیلگران اقتصادی تبدیل شده بود و تعدادی از بزرگترین صندوقهای سرمایهگذاری در دنیا سراغ زمینهای کشاورزی رفتند.
در سال ۲۰۱۳، هیئت صندوق سرمایهگذاری طرح بازنشستگی کانادا که هزینههای بازنشستگی ۲۰ میلیون کانادایی را مدیریت میکند، وارد این بخش شد. در آن سال، این صندوق ۱۲۰ میلیون دلار برای یک ملک زراعی ۱۱۵ هزار جریبی در ساسکاچوان پرداخت کرد و هدفش این بود که ۵۰۰ میلیون دلار دیگر در 5 سال آینده در زمینهای زراعی کانادا سرمایهگذاری کند.
تعداد مزارع در کانادا کاهش مییابد
در هر صورت، بزرگترین خریداران زمینهای کشاورزی در حال حاضر، مزرعهداران دیگر هستند. از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۶، تعداد مزارع در کانادا 6 درصد کمتر شده و به ۱۹۳ هزار و ۵۰۰ مزرعه رسیده است. این ادغامها باعث شده که میانگین مساحت مزارع از ۷۷۹ جریب به ۸۲۰ جریب برسد.
این ارقام، بزرگی مزرعه ۲۴ هزار جریبی لو په را به خوبی نشان میدهد. در حالی که قیمتها در اطراف لو په بالا رفته است ولی هنوز هم پایینتر از مناطقی مانند بریتیش کلمبیا، انتاریو و کبک است، چرا که زمینهای این مناطق ۳ تا ۵ برابر زمینهای لو په قیمت دارند.
سندر میگوید: «این مزرعه قیمت بسیار مناسبی دارد. در آن کشت انجام شده است، مزرعه فوقالعادهای است و خاک خوبی دارد».
تنها عیب مزرعه مارکوس
یکی از معایبی که ممکن است این مزرعه برای برخی افراد داشته باشد، موقعیت مکانی نسبتا دور از دسترس آن است. این مزرعه حداقل دو ساعت با ماشین از نزدیکترین کامیونیتی کشاورزی در Swan River فاصله دارد، ولی این موقعیت مکانی برای پدر تونی، یک مزیت عالی بود.
زندگی پر فراز و نشیب مارکوس
بعد از اینکه آنتونی مارکوس در سال ۱۹۵۴ از مجارستان فرار کرد، در نهایت مسیر خود را به سمت کانادا ادامه داد. مدتی در رجاینا مستقر شد و به عنوان نانوا کار کرد. زمانی که آن جا بود، زن جوانی را که در اتریش با او ملاقات کرده بود نزد خود آورد. آن زن که مارگاریتا نام داشت، بعدها با مارکوس ازدواج کرد.
مارکوس وقتی از نانوایی اخراج شد، تصمیم گرفت تا به جای کار قبلی خود، مزرعهداری کند. پدر او نیز زمین زراعی داشت. این زوج ۱۰ هزار دلاری که پسانداز کرده بودند را برداشتند و به منیتوبا رفتند. در سال ۱۹۶۲ یک زمین ۴۰۰ جریبی خریدند که بعدها به مزرعه بزرگی تبدیل شد که اکنون در اختیار این خانواده است.
فرزندان علاقهای به مزرعهداری ندارند
مارکوس ۸۳ ساله و همسرش مارگاریتای ۸۰ ساله هنوز در این مزرعه کار و زندگی میکنند. نوه ۱۸ ساله آنها یعنی فرزند تونی نیز همینجا زندگی میکند. البته، تونی میگوید پسرش علاقهای به کشاورزی ندارد. دختر ۲۳ ساله تونی هم علاقهای به مزرعهدار بودن نشان نداده است.
در سالهای اخیر مارکوس پسر به این فکر میکرد که اگر هیچ کدام از فرزندانش نخواهند به مزرعهداری ادامه دهند آینده این مزرعه چه میشود. او از خودش میپرسد: «من این همه کار میکنم ولی برای چی؟ کار میکنم تا زمانی که از پا بیافتم و بعد هیچکس آن را بر عهده نگیرد؟ درست کردن یک چیز بزرگ، بسیار عالی است ولی وقتی چیزی میسازید، باید آن را حفظ و نگهداری کنید».
برنامه مارکوس برای دوران بازنشستگی
بعد از فروش این مزرعه مارکوس میخواهد استراحت کند. او یک هواپیما دارد و میخواهد بیشتر پرواز کند. او همچنین موتورسیکلت میسازد و میراند و میخواهد به دیدار خواهرش در فرانسه برود که در آنجا یک تاکستان دارد.
هنوز هم فرصت وجود دارد که او را در حال کار کردن در مزارع همسایهها ببینید. او میگوید: «من ممکن است مزرعه خودم را بفروشم، ولی واقعا از راه انداختن و استفاده از تجهیزات کشاورزی لذت میبرم. فقط نمیخواهم این کار را هفت روز هفته و بیست و چهار ساعت شبانهروز انجام دهم».
این مطلب نخستین بار، توسط خانم پریا اسکوئی مشاور امور مهاجرت در کانادا، در تاریخ ۳۱ ژانویه ۲۰۲۰ در شماره ۲۳۰ هفتهنامهی آتش چاپ تورنتو منتشر شده است. این شماره نشریه را میتوانید از اینجا دانلود کنید. لینک مطلب هم در سایت آتش اینجاست.