آیا واقعا کانادا به مهاجران نیاز دارد؟ باید بگوئیم پاسخ مثبت است، به ویژه اینکه در نظر بگیریم یکی از چالشهایی که پیش روی بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفته، پیر شدن جمعیت است و کانادا نیز از این قاعده مستثنی نیست.
پیشبینیها حاکیست که تا سال ۲۰۴۰ میلادی، ۲۵ درصد از جمعیت کانادا حداقل ۶۵ سال سن خواهند داشت. این آمار در حال حاضر ۱۷ درصد است.
از سوی دیگر تعداد افرادی که در کانادا به سن ۱۰۰ سالگی رسیدهاند از سال ۲۰۰۱ تا به حال، ۳ برابر شده است.
همه اینها یعنی افزایش جمعیت سالمند که با خود چالشهایی را در زمینههای اقتصادی و اجتماعی به وجود میآورد و هر کشوری راهحلی برای این مشکلات پیشبینی میکند.
یکی از راهحلهایی که کشورهای صنعتی به آن فکر میکنند، افزایش میزان مهاجرت است. این مطلب نگاهی دارد به همین مساله که چرا کانادا به مهاجران نیاز دارد؟
برخی محاسبات در زمینه برنامههای بازنشستگی، نیازمند عملیات ریاضی پیچیده است، ولی بعضی از آنها این طور نیست. یکی از محاسبات بسیار آسان درباره برنامههای بازنشستگی، این حقیقت ساده است که جمعیت کانادا به سرعت در حال پیر شدن است.
۲۵ درصد از جمعیت کانادا تا ۲۰ سال آینده پیر خواهند بود
آمارها نشان میدهند که میانگین سنی جمعیت با افزایش سن امید به زندگی در کانادا در حال افزایش است، نرخ تولد کاهش پیدا کرده است و نسل بیبیبومرها در حال افزایش سن هستند. بهطوری که، تا سال ۲۰۴۰ میلادی، ۲۵ درصد از جمعیت کانادا حداقل ۶۵ سال سن و بیشتر خواهند داشت.
طبق آمار هیئت کنفرانس کانادا، تعداد افراد ۶۵ ساله و بیشتر، در حال حاضر ۱۷ درصد است.
تعداد کمتر مشارکت از طرف نیروی کار در برنامه بازنشستگی کانادا و افزایش پرداختهای ارائه شده به ذینفعان، تاثیری سرراست و قابل درک دارد. بر این اساس، یا نیروی کار مجبور به مشارکت بیشتر میشود یا ذینفعان پرداختی کمتری خواهند داشت.
دلیل نیاز کانادا به پذیرش مهاجران
Keith Ambachtsheer، مدیر ارشد مرکز بین المللی مدیریت بازنشستگی International Centre for Pension Management میگوید: «اینجا درست همانجایی است که مهاجرت وارد بازی میشود. ما به دلایل متعددی به مهاجرت نیاز داریم، اما یکی از دلایل ما برای نیاز به مهاجرت این است که به مشارکتکنندگان آینده تبدیل شویم».
رشد جمعیت کانادا از طریق مهاجران
مهاجرت همیشه یکی از بحثهای داغ در کاناداست و این قضیه فقط به زمان انتخابات محدود نمیشود. سازمان آمار کانادا این هفته گزارش داده است که جمعیت این کشور در ماه جولای به ۳۷.۶ میلیون نفر رسیده است و رشد سالانه آن 1.4 درصد یا به عبارت دیگر، حدود ۵۳۱ هزار نفر است.
این آمار رشد، بیشترین مقدار رشد سالانه در تاریخ کاناداست و این کشور را در صدر فهرست رشد جمعیت کشورهای G7 قرار داده است. این رشد جمعیت، بیشتر از طریق مهاجرت بوده است.
مدیر ارشد مرکز بین المللی مدیریت بازنشستگی، ادامه میدهد: «براساس استانداردهای بینالمللی، این نرخ رشد، بالاست ولی به لحاظ فرهنگ کانادایی، سوال عمیقی وجود دارد که نیازمند تفکر زیاد است. سوال این است که آیا نرخ بهینهای برای مهاجرت وجود دارد؟»
تاثیر مهاجرت بر رشد اقتصادی
سیاستمداران در مورد اینکه کشور کانادا چه جمعیتی را میتواند مدیریت کند، ادعاها و طرز فکرهای متفاوتی دارند، ولی اقتصاددانها معمولا در یک نقطه مشترک توافق دارند. نقطه مشترک این است که مهاجران یکی از عناصر تاثیرگذار در بالا رفتن رشد اقتصادی هستند و سیستمهایی که براساس مالیات مالیاتدهندگان، سرمایهگذاری شدهاند، مثل برنامههای صندوق بازنشستگی یا بهداشت عمومی، را در سطح پایدار و متعادل نگه میدارند.
کانادا تا سال آینده ۳۵۰ هزار مهاجر را میپذیرد
امسال کانادا حدود ۳۰۰ هزار مهاجر را پذیرفته است. این تعداد، نسبت به میانگین تعداد مهاجران در یک دهه اخیر که حدود ۲۵۰ هزار نفر بوده، افزایش قابل توجهی داشته است. انتظار میرود که این آمار تا سال ۲۰۲۱ به ۳۵۰ هزار نفر در سال هم افزایش پیدا کند.
برای درک نتایج و عواقب این مهاجرت، باید اطلاعات و پیشزمینهای داشته باشیم. نرخ باروری در کانادا از سال ۱۹۷۱ جایگزین نشده است و هنوز ۲.۱ فرزند به ازای هر زن تعریف میشود. ولی امروزه نرخ باروری در این کشور حدود ۱.۵ فرزند تخمین زده میشود.
سه برابر شدن افراد صد ساله به بالا
در عین حال، تعداد افرادی که به سن 100 سالگی رسیدهاند از سال ۲۰۰۱ تا به حال، 3 برابر شده است. به دلیل افزایش امید به زندگی، بیش از 10 هزار نفر در کانادا به سن 100 سالگی رسیدهاند و این قشر به جای پرداخت هزینه برای مزایا، در حال استفاده از آنها هستند.
فشار افزایش تعداد بازنشستهها به دولت در سالهای آینده
اقتصاددانهایی که در زمینه مهاجرت مطالعه میکنند، همچنین متذکر شدهاند که نسل انفجار جمعیت یا بیبی بومرها در حال بازنشسته شدن هستند. برای اولین بار، این قشر یعنی افرادی که بین سالهای ۱۹۴۶ تا ۱۹۶۴ به دنیا آمدهاند، بیشتر جمعیت سالمندان را تشکیل میدهند. همانطور که این دسته از جمعیت، روزبهروز بیشتر از قبل بازنشسته میشوند، عدم تعادل در نیرو و بازار کار بیشتر میشود و به دنبال آن، انواع فشارها به دولت و کسبوکارها وارد میشود.
به گفته Pedro Antunes، اقتصاددان ارشد هیئت کنفرانس کانادا Conference Board of Canada، اولین متولدان نسل انفجار جمعیت، در حال بازنشسته شدن هستند ولی هنوز بخش زیادی از آنها به سن بازنشستگی نرسیدهاند.
در نتیجه، کانادا در دهه آتی، افزایش شدید نرخ بازنشستگی را تجربه خواهد کرد. آنتونز تاکید میکند که این افزایش، چالشهای قابل پیشبینی متعدد را ایجاد خواهد کرد. ولی بزرگترین چالش برای کانادا این است که نیروی کار از حالت تعادل خارج شده است. در دو دهه آتی، پیشبینی میشود که حدود ۱۳.۴ میلیون نفر از جمعیت نیروی کار کانادا خارج میشوند، ولی فقط ۱۱.۸ میلیون نفر مدرسه را به اتمام میرسانند و به بازار کار اضافه میشوند.
چالشهای استخدام نیروی کار جوان
او ادامه میدهد: «شاید بتوانیم تعداد جوانان بیشتری را جذب کنیم، جوانانی که با نرخ بیشتری در بازار کار شرکت میکنند. ولی اساسا، استخدام کردن نیروی کار جدید، چالشی برای کارفرمایان و کسبوکارهایی است که به دنبال سرمایهگذاری در کانادا هستند و در اصل، باعث رشد اقتصادی میشود».
البته، بازار کار فشرده فوایدی هم دارد. مانند این که پیدا کردن شغل برای مردم آسانتر میشود و دستمزدها در کوتاهمدت، افزایش پیدا میکند. ولی اقتصاددانان میگویند که این افزایش در دستمزدها فقط تا زمانی ادامه پیدا میکند که با درآمدهای بهرهورانه در ارتباط باشد. در نتیجه، بازار کار فشرده در نهایت به این معنا است که کسبوکارها فرصت رشد را از دست میدهند و در طولانیمدت، دستمزدها کاهش پیدا میکند.
ارتباط مهاجرت با رشد تولید ناخالص ملی
یکی از گزارشهایی که در سال ۲۰۱۹ توسط آنتونز برای هیئت کنفرانس تهیه شده است نشان میدهد که بدون مهاجرت، رشد تولید ناخالص ملی در دو دهه آتی یعنی تا سال ۲۰۴۰ کاهش پیدا میکند و به ۱.۱ درصد میرسد. چون کسبوکارها در صورتی که نتوانند نیروی کار مناسب را استخدام کنند، رشد نخواهند کرد. ولی ایجاد فرصت برای افزایش مهاجرت تا یک درصد باعث رشد تولید ناخالص ملی به میزان ۱.۷ تا ۲ درصد میشود.
ایجاد فرصت برای این سطح از مهاجرت، تاثیرات دیگری هم خواهد داشت. تا سال ۲۰۴۰، جمعیت کانادا به ۴۵ میلیون نفر میرسد و سالانه حدود ۴۵۰ هزار نفر در این کشور پذیرفته میشوند.
عواقب کاهش سطح مهاجرت برای کانادا
پریسا محبوبی Parisa Mahboubi، تحلیلگر ارشد انستیتوی C.D. Howe که در مورد عواقب و نتایج مهاجرت نیز تحقیق کرده است میگوید: «بدون رشد در زمینه نیروی کار، کاهش جمعیت نیروهای فعال بازار کار موجب کمبود نیروی کار میشود که در نهایت بر رشد اقتصادی تاثیر خواهد گذاشت».
محبوبی گزارشی در ماه ژانویه تالیف کرده است که نشان میدهد اگر سطح مهاجرت کاهش پیدا کند، مقدار مالیات پرداخت شده توسط نسلهای آینده، تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.
او در تحقیقاتش یک سناریوی رشد متوسط را در نظر گرفته است که در آن مهاجرت خالص از سطح پایه که ۰.۷۷ درصد است به ۰.۵۶ درصد کاهش یابد یا تعداد آنها از ۳۰۰ هزار به ۲۱۰ هزار نفر کاهش پیدا کند.
نسبت وابستگی سالمندی
محبوبی در تحقیقات خود دریافته است که در حال حاضر به ازای هر سالمند کمتر از 4 نفر نیروی کار وجود دارد ولی در سناریوی رشد متوسط، ظرف دو دهه آینده، به ازای هر سالمند کمتر از 3 نیروی کار وجود خواهد داشت.
به گفته محبوبی، این آمار که با عنوان «نسبت وابستگی سالمندی» شناخته میشود، بسیار حائز اهمیت است چون در مورد مقدار مالیاتی که یک فرد در طول زندگی خود میپردازد، اطلاعات زیادی ارائه میکند. نسبت وابستگی سالمندی به دلیل عواملی مانند افزایش سن امید به زندگی، کاهش نرخ تولد و سایر عوامل در حال افزایش است.
محبوبی میگوید که مهاجرت قرار نیست این روند را معکوس کند، ولی فرایند آن را کند میکند ولی به طور کامل، تاثیرات آن را سبکتر نمیکند.
افزایش مالیات در صورت کاهش مهاجرت
گزارش او نشان داده است که اگر مهاجرت کاهش پیدا کند، بار مالیاتی خالص پرداخت شده توسط نسلهای آینده (متولد نشدهها) کاناداییها حدود ۲۰۰ هزار دلار بیشتر از مالیات خالص پرداختی توسط کاناداییهای به دنیا آمده در سال ۲۰۱۷ خواهد بود.
به گفته محبوبی این ایده کلی که نسلهای آینده مالیات بیشتری میپردازند، روندی ناپایدار است و ما اکنون باید برای آن کاری کنیم. در حال حاضر، کانادا برای جبران فاصلهای که بین تعداد نیروهای کار ترککننده سیستم و تعداد نیروهای کار وارد شده به آن وجود دارد، به مهاجرت تکیه کرده است.
دستهبندی انواع مهاجران کانادا
انواع مختلفی از مهاجر در کانادا وجود دارد. عدهای برای کار به کانادا مهاجرت میکنند که کلاس یا طبقه اقتصادی نامیده میشوند، برخی دیگر برای پیوستن به همسر و فرزندان خود مهاجرت میکنند که طبقه خانوادگی نام دارند و سایر افراد، پناهجویانی هستند که ممکن است به هر کدام از این دو دلیل، کانادا را انتخاب کرده باشند یا دلایل دیگری داشته باشند.
اقتصاددانان میگویند که هر طبقه دارای نتایج کاری متفاوتی است و برخی از آنها آسانتر از سایرین در نظام اقتصادی تطبیق مییابند. تعیین کردن توازن درست هر کلاس یا طبقه، محاسباتی است که به اقتصاد کانادا بستگی دارد. از دیگر عوامل تاثیرگذار بر این مساله میتوان به سیاست جغرافیایی و آنچه که در سراسر دنیا اتفاق میافتد، اشاره کرد.
هر افزایشی در هر کلاس یا طبقه اقتصادی ممکن است به معنای افزایش طبقه خانوادگی هم باشد. همزمان، بحرانهای انسانی مثل قحطی یا سیاستهای جغرافیایی ممکن است کانادا را وادار کند که مهاجران بیشتری را بپذیرد.
شباهت طبقه مهاجران کانادا با سایر افراد
در ماه سپتامبر، Ricardo Tranjan، اقتصاددان سیاسی مرکز جایگزینهای سیاسی کانادا Canadian Centre for Policy Alternatives در اتاوا، مقالهای منتشر کرد که نشان میداد رویهم رفته طبقه مهاجر در کانادا با سایر افراد این کشور شباهتهای زیادی دارد.
مثلا مهاجران، نرخ اشتغال مشابه افرادی دارند که در کانادا به دنیا آمدهاند. نرخ اشتغال برای آنها به ترتیب ۶۰ و ۶۲ درصد است. ترانجان، نقل و انتقالات دولتی یعنی حمایت از درآمدی که از طریق مالیات تامین میشود را هم بررسی کرده است. طبق آمار این مقاله، افرادی که در کانادا به دنیا آمدهاند به طور میانگین 7 هزار و 858 دلار دریافتی دارند در حالی که این مقدار برای مهاجران 7 هزار و 765 دلار است.
این مطلب نخستین بار، توسط خانم پریا اسکوئی مشاور امور مهاجرت در کانادا، در تاریخ ۲۸ نوامبر ۲۰۱۹ در شماره ۲۲۱ هفتهنامهی آتش چاپ تورنتو منتشر شده است. این شماره نشریه را میتوانید از اینجا دانلود کنید. لینک مطلب هم در سایت آتش اینجاست.