داستان تازهای از انتقال فرزند به ایران پس از جدایی والدین
داستان تازهای از دربدری کودکی که پدر و مادرش از هم جدا شدهاند، کودک به ایران برده شده و مادر چشم انتظار دیدن دوباره فرزندش. داستان این بار در کلگری است. الناز ابراهیمی، دختر شش سالهای است که این روزها در ایران به سر میبرد. مادربزرگش او را از کلگری به ایران آورده و حسینا شاه، مادر ۲۶ساله او میگوید نه از این سفر خبر داشته و نه حتی از اینکه دخترکش پاسپورت دارد. مادر حالا به دادگاه پناه آورده و به دنبال راهی است که بتواند فرزند خود را دوباره ببیند. هر چند به نظر میرسد این اتفاق به این سادگیها امکانپذیر نباشد.
حسینا شاه که قبلتر با نام شاهزاده حسینا شناخته میشد، مادر ۲۶ ساله افغانستانیتباری است که میگوید دخترش توسط مادر شوهر سابقش، بدون اطلاع او از کانادا خارج شده و حالا هم در ایران است. مادر این کودک اهل کلگری میگوید این سفرها بدون اطلاع و موافقت وی انجام شده است. پلیس در حال بررسی اسناد اداره گذرنامه است و در صورتی که مطمئن شود این پاسپورت بدون رضایت مادر صادر شده، امید ابراهیمی را به اتهام فریب، تحت پیگرد قانونی قرار میدهد.
آلمان؛ سفری که هرگز انجام نشد
ماه گذشته خانم حسینا با امیدواری زیاد به دادگاه رفت. او فکر میکرد دخترش به آلمان برده شده و مطمئن بود که میتواند دخترش را پس از مسافرتی که بدون اطلاع و رضایت وی انجام شده بود، ببیند. او میگوید: «فکر میکردم دخترم به زودی بازمیگردد و برگ برنده دست من است». اما او اشتباه میکرد؛ دخترش اصلا به آلمان برده نشده بود.
حسینا چند روز پیش از دادگاه از طریق خواهر شوهرش شنیده بود که مادرشوهرش دخترش را برای مسافرت به اروپا برده است اما آنچه آن روز در دادگاه شنید بدتر از چیزی بود که انتظارش را داشت. الناز ابراهیمی، دختر کوچک او در آلمان نبود؛ او را به ایران برده بودند. او که بهشدت شوکه شده بود بیرون از دادگاه کلگری به خبرنگاران گفت: «در حضور قاضی بود که تازه فهمیدم دخترم در ایران است.» حسینا باور نمیکند که این یک آدم ربایی باشد. به هر حال اقوام مادر شوهرش در ایران هستند و او بلیت برگشت را نیز گرفته است. اما سوالات بحثبرانگیز این است که چگونه در حالی که حسینا میگوید هیچ برگهای امضا نکرده، پاسپورت چگونه برای این دختر صادر شده است. در این ماجرا دو سوال حلنشده مهم وجود دارد: چگونه مجوز سفر فقط با امضای پدر صادر شده است؟ او چگونه میتواند مطمئن باشد که دخترش از ایران (کشوری که کانادا هیچگونه مراودات دیپلماتیکی با آن ندارد) بازمیگردد؟
مادر چگونه از ماجرا مطلع میشود
این ماجرای عجیب از چهار سال پیش شروع شد؛ زمانی که حسینا و امید پس از یک دوره ی کوتاه زندگی، طلاق گرفتند. قرار بر این شد که الناز سرپرستی مشترک داشته باشد؛ به این معنی که با پدرش امید ابراهیمی و مادربزرگش منصوره حیدری زندگی کند. مادرش هم میتوانست هر دو هفته یکبار تعطیلات آخر هفته را با دخترش بگذراند. حسینا میگوید در تاریخ ۱۳ می با خانواده همسر سابقش تماس گرفته تا به آنها بگوید فردای آن روز برای بردن دخترش کمی دیرتر میآید. او میگوید: «جمعه شب مدام تماس میگرفتم اما هیچ کس جواب نمیداد. روز شنبه پیامی از طرف خواهر شوهر سابقم دریافت کردم. او به من گفت دخترم در آلمان است و پدرش نیز از این موضوع اطلاع دارد». مدارکی که در اختیار دادگاه است، اما داستان دیگری را روایت میکند. بلیتهای صادرشده از ترکیش ایرلاین برای الناز ابراهیمی و مادرش منصوره حیدری نشان میدهد که آنها در تاریخ ۶ می امسال از کلگری به مونترال، سپس به استانبول و بعد به مشهد رفتهاند.
حسینا بلافاصله موضوع را با پلیس کلگری در میان گذاشت و روز دوشنبه فرم آدمربایی کودکان را در دادگاه پر کرد. این فرم برای والدینی است که میخواهند فرزندشان به کانادا بازگردد. مشکل اینجاست که این فرم مختص به کشورهایی است که جزئی از این کنوانسیون هستند؛ آلمان یکی از آنهاست اما ایران نیست. اما حسینا آن روز نمیدانست دخترش در ایران است. او در دادگاه با این خبر روبرو شد. او در تاریخ ۲۵ می به دادگاه رفت و امیدوار بود بتواند در خصوص برنامه بازگرداندن فرزندنش اطلاعاتی به دست آورد. در دادگاه به او گفتند فرزندش به این زودی برنمیگردد و در حال حاضر با مادربزرگش در ایران زندگی میکند.
پاسپورت الناز چگونه صادر شده است؟
مدارک دادگاه نشان میدهد که پاسپورت الناز ابراهیمی در دسامبر ۲۰۱۴ صادر شده است. طبق قانون، هم پدر و هم مادر باید فرم اخذ پاسپورت را امضا کنند اما حسینا اصرار دارد که این کار را نکرده است. سخنگوی سازمان مهاجرت کانادا میگوید: «ما اتهام کلاهبرداری را خیلی جدی پیگیری میکنیم. از شرایط اطلاع داریم و در اولین فرصت با خانم حسینا تماس خواهیم گرفت». موضوع بعدی مربوط به رضایتنامه سفر است. این رضایتنامهها نامههایی محضری است که نشان میدهد کودکان همراه مسافران با رضایت والدین در سفر هستند. هر چند قانونا نیازی به این نامهها نیست.
پدر الناز یکی از این نامهها را در تاریخ اول می ۲۰۱۶ امضا کرد و بر اساس آن به مادرش اجازه داد الناز را اول به اروپا و بعد هم به ایران ببرد. خانم حسینا از این موضوع که فقط یک نفر از والدین کافی است این نامه را امضا کند شگفتزده است؛ بهخصوص وقتی که والدین طلاق گرفت باشند. او میگوید: «چطور ممکن است که فقط یکی از والدین رضایت بدهد و این رضایت کافی باشد؟»
پدر الناز کجاست و چه میگوید؟
امید ابراهیمی در نامهای که به دادگاه فرستاده مینویسد نمیدانسته نامهای را امضا میکند که به موجب آن مادرش میتواند به ایران سفر کند. او میگوید به زبان انگلیسی کاملا تسلط ندارد. آقای ابراهیمی همچنین نوشته با مادرش مشاجره دارد و مادرش از ایران با او صحبت نمیکند. البته در این گزارش صراحتا قید نشده که آیا امید ابراهیمی، پدر الناز هماکنون در کاناداست یا او هم بهایران رفته ولی از مفاد آن میتوان برداشت کرد که او در کاناداست. در تاریخ ۲۵ می، قاضی حکم به بازگشت کودک و حضانت کامل مادر داد. خانه مادربزرگ در کلگری نیز موقتا توقیف شده تا انگیزهای باشد برای بازگرداندن کودک.
بر اساس نامه امید ابراهیمی به دادگاه، مادربزرگ این دختر وضعیت جسمانی مناسبی ندارد و تا زمان بهبودی هم قصد ندارد به کانادا سفر کند. به همین دلیل موضوع تا ماه جولای به تعویق افتاده است.
بنا بر گزارش هفتهنامه چاپی آتش، خانم حسینا شاه (شاهزاده حسینا) از کالج CDI در رشته نفت و گاز مدرک دارد و یک سال است که برای پست کانادا به عنوان دستیار انبارداری مشغول به کار است. او ۲۶ سال پیش در قندهار کشور افغانستان به دنیا آمده است.
این تنها پرونده انتقال کودکان از کانادا به ایران نیست. در پرونده مشابهی، دکتر سارن آذر، پدر چهار کودک کانادایی، آنها را از کانادا به ایران برده است و مادر آنها در کانادا نگران سرنوشت آنهاست.
با این همه بلیت برگشت الناز ابراهیمی و مادربزرگش ۲۹ جون است. باید دید که آنها برخواهند گشت؟
این مطلب نخستین بار، توسط خانم پریا اسکوئی مشاور امور مهاجرت در کانادا، در تاریخ ۷ جون ۲۰۱۶ در شماره ۴۰ هفتهنامهی آتش چاپ تورنتو منتشر شده است. این شماره نشریه را میتوانید از اینجا دانلود کنید. لینک مطلب هم در سایت آتش اینجاست.